شعر ولادت حیدر کرار

عشق مرتضی

به عشق مرتضی کعبه ترک خورده، خبر این است
خدا هم از علی دم می زند، فوق بشر این است

شبی در پای ایوان “هو کشان” می گفت جبرائیل
یقین دارم که تنها قبله ی اهل نظر این است

یاعلی

آنکه در میکده هوهو دارد
دیده اش تا به خدا سو دارد
سمت دریای نجف جو دارد
چون شراب نجفی بو دارد..

علی مع الحق

علی کلام خدا و خدا کلام علی
و اسم اعظم حق چیست غیر نام علی*

علی جمال و کمال و خصال ربانی
علی تمام خدا و خدا تمام علی*

فقط حیدر امیرالمومنین است

عالم دوباره غرق سرور و شعف شده
هر مشکل و غمی ز بشر برطرف شده
خنده نگین و نقشِ دلِ هر صدف شده
هنگامِ رونماییِ شاهِ نجف شده

یا حیدر

جز او کسی لیاقت حیدر شدن نداشت
شایستگی فاتح خیبر شدن نداشت

دُرّ نجف اگر به علی منتسب نبود
باور کنید ارزش گوهر شدن نداشت

علی جانم

کسی به غیر علی نیست در جهان مولا
و نیست مثل علی یک نفر چنین والا

فَأَیْنَمٰا تُوَلُّوا فَثَمَّ وَجْهُ اَللّٰهِ
ز فرش تا خود عرش است مرتضی پیدا

یا ولی الله

دستی که کوته است به خرما نمی رسد
قطره هزار سال به دریا نمی رسد
وقتی که عشق می رسد از سوی آسمان
فرصت دگر به زمره لیلا نمی رسد

کعبه اعجاز علی را جار زد

میخورد هرسال این دیوار از شوقش تَرک
کعبه اعجاز علی را جار زد بر اهل شک

سالهای سال کعبه انتظارش میکشید
خاک پایش را کند سرمه به موژه تک به تک

آمد از دلِ کعبه..امامِ بت شکن

اتفاقی رو به راهم کرده در ماهِ رجب..
فارغ از اندوه و آهم کرده در ماهِ رجب
اندکی مانده که ماهِ آسمان کامل شود
ماهِ کعبه مثلِ ماهم کرده در ماهِ رجب..

امیر دل

سری درآسمانِ هفت وپایی درزمین دارد
علی دست نوازش بر سر دنیا و دین دارد

هزار و چند سالِ نوح، یا ملک سلیمانی
امیر دل نیازی نه به آن و نه به این دارد

آقای نجف

نه تنها از ولای او صیانت می کند قرآن
که بدخواهان حیدر را ملامت می کند قرآن

از آن قاری قرآنی که گشته منکر حیدر
قیامت نزد پیغمبر شکایت می کند قرآن

خاک پای مرتضا هستم

دل نمی ماند به روی دست، بادلدارها
خاصه وقتی که باشد روی لب، اصرارها

باز تحویلم گرفتند و نوشتند عاشقم
باز در آغوش یارم، تازه شد دیدارها

دکمه بازگشت به بالا