شعر ولادت اميرالمومنين (ع)

فقط حیدر امیرالمومنین است

عالم دوباره غرق سرور و شعف شده
هر مشکل و غمی ز بشر برطرف شده
خنده نگین و نقشِ دلِ هر صدف شده
هنگامِ رونماییِ شاهِ نجف شده

هاتف بخوان که ماهِ دل آرای ما رسید
اُمِّیدِ قَلبِ فاطمه بابای ما رسید

مژده که جشن دلبرِ معبود کعبه شد
غرقِ صفا وجود پر از جودِ کعبه شد
این گُل شکفته بر لبِ خشنود کعبه شد
میلاد پر زبرکت مولود کعبه شد

خورشید مذهب از پسِ پرده در آمده
مخلوقِ بی مثالِ خدا حیدر آمده

او آمده بشر طلبِ آبرو کند
آقا شود کسی که علی رو بر او کند
اصلا زده قدم که جهان زیر و رو کند
خاری در دو چشمِ پلیدِ عدو کند

ترسی فتاده در تنِ مبغوضِ چون حِمار
دادِ بُلند زَنَد که علی آمده فرار

آنکه گرانبها چو عقیق است علی بود
با خالقِ خودش چو رفیق است علی بود
با نوکرش انیس و شفیق است علی بود
ضربات آن کسی که دقیق است علی بُود

یک ضربه زد سپاهِ خداوند برنده شد
دستش به در رسیده در از جای کنده شد

هرگز کسی نیامده همتای او شَوَد
لفظی پدید نیامده معنای او شود
حق دیده در نجابت سیمای او شود
دُرُّ گوهر بُرون ز رَدِ پایِ او شود

شکر خدا که طالعِ من مُنجَلی شده
مولایِ من ز بَعدِ پیمبر علی شده
رضا آهی

نمایش بیشتر

اشعار مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

برای امنیت، از سرویس reCAPTCHA Google حریم خصوصی و شرایط استفاده استفاده کنید.

دکمه بازگشت به بالا