علیرضا وفایی(خیال)

جانم رقیه

یک جلوه کرد نور منور درست شد
نورش تلالو کرد ، که گوهر درست شد
از گرد و خاک مقدم او زر درست شد
بهر ثناش این همه منبر درست شد

مطلع آفتاب

هفتمین عصمت خداوندی
پنجمین چشمه سار روحانی
تو شکافنده ی علومی و …
مطلع آفتاب عرفانی

شعر مدح اما رضا (ع)

رضا شدی که رئوفی همیشه ناب بماند
برای عرض دعا راه مستجاب بماند

اگر تو شمس شموسی , تعجبی هم نیست
به گنبد حرمت , خیره آفتاب بماند

شعر مناجات با خدا

توبه کردم از خطا , توهین به استغفار شد
بارها گفتم غلط کردم ولی تکرار شد

بار اول میزدی شاید به خود می آمدم
چشم پوشی کردی و وضعم خجالت بار شد

دکمه بازگشت به بالا