عماد بهرامی

شرف الشمس علی

 

چه کسی مثل تو انقدر اُبهّت دارد!؟
با خدایت چه کسی این همه اُلفت دارد!؟
خون ما پایت اگر ریخت, حکایت دارد
سر شکستن ز غم عشق تو لذت دارد

حریم عشق

از فیض این حرم چقدر با صفاست ری
سر منشأ تلألؤ نور خداست ری
فرموده اند شعبه ای از کربلاست ری
اصلا بگو نگین سلیمان ماست ری

بوی گل پیچید

خرمن غصه ها شرار گرفت
سوز را حملهء بهار گرفت
سینهء سبزه ها قرار گرفت
بلبل از پای غنچه خوار گرفت

سپاه علقمه

کم کم سپاه علقمه از راه میرسد
صدها هزار خادم درگاه میرسد

هرکس که عزم دیدن خورشید میکند
اول به صحن محترم ماه میرسد

شاید نخواستی حرمت را نشان دهی

 

 

 

خیلی ثواب داشت به این مرده جان دهی..
شاید نخواستی حرمت را نشان دهی..
شاید دلت نخواسته که دعوتم کنی..
راضی نبوده ای که مرا راحتم کنی..

پسر شیر بدر

غصه های بدون اندازه
مردمی پست و حیله ای تازه
هلهله چنگ و دف, کف و شادی
چه خبر بود پشت دروازه

زیر سایه گنبد

شکر خدا که باز طبیب آفریده اند
یک نام آشنای غریب آفریده اند
صدها هزار نوکر دربستْ محضرش
ما را تمام ابن شبیب آفریده اند

سلام حضرت بانو

سلام حضرت بانو گدا نمیخواهی؟
عزیز ضامن آهو گدا نمیخواهی؟
دلم گرفته به غم خو گدا نمیخواهی؟

شدم اسیر هیاهو گدا نمیخواهی؟

روز دختر مبارکت بانو

در حرم قصد دلبری دارد
هرکسی حال بهتری دارد

زائر قم‌ شدیم , یا زهرا(س)
این حرم بحث دیگری دارد

شعر مناجات امام حسین(ع)

بنا شدیم که باشیم ما خراب حسین
به فکر برده مرا روضه های ناب حسین
به لحظه های پر از بُهت و التهاب حسین
به ناله های رباب و دل کباب حسین

ای رحمت خدا

قُل میخورد به چشمهء چشمان او سبو
می جوشد از شراب لبش ذکر حق و هو
اول قتیل نسل بنی هاشم است او
بر دشمنان جاهل آل علی(ع) بگو

شعر ولادت امام حسین (ع)

فطرس بیاورید کرامت شروع شد
باران گرفت, لطف و عنایت شروع شد
 دنبال نوکرند برایش پیمبران
أین الحسینیون ولایت شروع شد

دکمه بازگشت به بالا