هرکس سخن ز رحمت ارباب می کند
تصویری از صفات خدا قاب می کند
کلب سرای او گشتن چیز دیگریست
لطفش وجود سگ را کمیاب می کند
هرکس سخن ز رحمت ارباب می کند
تصویری از صفات خدا قاب می کند
کلب سرای او گشتن چیز دیگریست
لطفش وجود سگ را کمیاب می کند
کشتی شکسته ایم که بی تاب مانده ایم
آشفته درتلاطم گرداب مانده ایم
رحمی کن ای اجل, که طواف حرم کنیم
درحسرت زیارت ارباب مانده ایم
ازعطش لب روی لب میزد و پرپر میزد
تیرهم بوسه به دندان مطهّر میزد
درقفس بود و دگر قدرت پرواز نداشت
سنگاز هر طرفی دور تنش پر میزد
تو آمدی که بگویی ذبیح یعنی چه
که روح خسته و جسم جریح یعنی چه
تو خنده می کنی و با کنایه می گویی
عزیز مصر ببیند ملیح یعنی چه !