گفتم حسین و کاسه چشمم پر آب شد
شکر خدا که ناله من هم حساب شد
گفتم حسین عقده قلبم گشوده شد
الحق به نام نامی او فتح باب شد
گفتم حسین و کاسه چشمم پر آب شد
شکر خدا که ناله من هم حساب شد
گفتم حسین عقده قلبم گشوده شد
الحق به نام نامی او فتح باب شد
پدری پیر شده بر سر نعش پسرش
محتضرشدبه خدا وای چه آیدبه سرش
صد و یک دانه تسبیح حسین ریخت زمین
اربا اربا شد و پاشید تمام جگرش