محمد حسین رحیمیان

پسر حیدر

خبری آمده که نوبت محشر شده باز
خبری آمده که دوره غم سر شده باز
خبر از معجزه سوره کوثر شده باز
خبری آمده که فاطمه مادر شده باز

ببین معجزه را

هر قطره روان به سوی دریا شده است
راهی حرم به اذن مولا شده است
دیوانه شدم , بیا ببین معجزه را…
دنیا همه در کرببلا جا شده است

محمد حسین رحیمیان

لعنت الله علی حرمله

خوب و بد پشت سر قافله راه افتاده
هر که شد عاشق این سلسله راه افتاده
نا مسلمان و مسلمان به حرم می آیند
هر زن و مرد ز هر فاصله راه افتاده

از سیلی ات افتاد دندانم

ای زجر ! ای نامرد ! از جانم چه می خواهی
از سیلی ات افتاد دندانم , چه می خواهی

خنده ندارد بر زمین افتادن یک طفل
خاکی شده موی پریشانم , چه می خواهی

کنج غربت

من سلاحم گریه و با گریه طوفان میکنم 
سنگ را حتی به وقت گریه , گریان می کنم

مثل زهرا مادرم , مثل رقیه خواهرم
دودمان ظلم را با اشک ویران می کنم

عزادار کربلا

باز روزی ما غم است آقا

اشک با دیده محرم است آقا

فرصت گریه با امام زمان

باز امشب فراهم است آقا

شعر مدح امام رضا (ع)

به نام قبله ایرانیان به نام حرم
به نام خادم و جاروکش و غلام حرم
به نام پنجره فولاد و لطف بسیارش
به نام این همه خیر علی الدوام حرم

شعر ولادت امام رضا (ع)

ماه را در شب هجران برسانید فقط
مژده ای در دل طوفان برسانید فقط
به کویری که ندیده است به خود برگ و بری
خبر از بارش باران برسانید فقط

بده اشک محرم

بی قرار و خراب سلطانم
مست مست شراب سلطانم
من یکی از هزار مدیونه
کرم بی حساب سلطانم

سلام بر چهار امام بی حرم…

دوباره در دل من زنده گشته یاد بقیع
چه گریه ها که در آورده بی اراده بقیع
شب ولادت آقا کسی کنارش نیست
دوباره گشت بلند, آه از نهاد بقیع

یا صاحب الزمان…

درد دل ما بی تو فراوان شده آقا
دل همه امروز پریشان شده آقا
بد می گذرد زندگی مردم دنیا
بی تو همه ی سال , زمستان شده آقا

شعر میلاد حضرت رقیه (س)

رفت خورشید ز رو وقت درخشیدن تو

ماه بیچاره شد از موقع تابیدن تو

کاشف الکرب حسین(ع) بعد عموجان هستی

می رود غم ز دلش در عوض دیدن تو

دکمه بازگشت به بالا