هر کسی بر فاطمه قلبا ارادت داشته
شک ندارم بی گمان با عشق نسبت داشته
حجه الله علینا مادر پروانه هاست
مادری که بر امامان هم امامت داشته
هر کسی بر فاطمه قلبا ارادت داشته
شک ندارم بی گمان با عشق نسبت داشته
حجه الله علینا مادر پروانه هاست
مادری که بر امامان هم امامت داشته
آهو برو کناری و جای مرا بده
ته مانده ی غذای سرای مرا بده
« سهمیه ی امام رضای مرا بده »
مشهد, بیا و کرب و بلای مرا بده
برای بستن دستش طناب لازم نیست
یکی به تیر بگوید شتاب لازم نیست
تمام دشت پر از عطر و بوی این غنچه است
معطر است زمین پس گلاب لازم نیست
در دلم پنجره ای رو به دلت باز کنم
تا که چشمان تو را با خبر از راز کنم
با نگاه تو نمانده است که پرواز کنم
تا خریدار شمائید کمی ناز کنم
در میان خانه ی مولا کرم را آفرید
با سه بیت عمر او دیدم غزل ها آفرید
عمر گل را از گل رویش چه زیبا آفرید
تا لبان خشک او را دید دریا آفرید
شور چشمان مدینه چشمتان از او به دور
نور روی او کجا و دیده های خواب و کور
عشق آمد و خاک کف پایت طلب کرد
ما را اسیر زلف سلطان عرب کرد
برکاممان با ذکر یا مولا رطب کرد
ما را گدای اول ماه رجب کرد
نروی گرد حریمی که مکعب باشد
در طواف حرمی رو که در او رب باشد
هر که بر درگه ارباب مودب باشد
مستی اش از خم خمخانه ی زینب باشد
اصلا نگفتی در کنارت حیدری داری؟
هی رو گرفتی و ندیدی همسری داری؟
ام ابیهای پدر؛ ام علی بودی
بر گردن من نیز حق مادری داری
به آب چهره نشویم که آب آلوده است
لبی که تر نشود با شراب آلوده است
اگر که حک نکنم ذکر با حسن حتما
عقیق سرخ به روی رکاب آلوده است
آهو برو کناری و جای مرا بده
ته مانده ی غذای سرای مرا بده
سهمیه ی امام رضای مرا بده
مشهد, بیا و کرب و بلای مرا بده
از خمره ی چشمت برسان جام شرابی
مهمان لبم کن دو سه پیمانه ی نابی
بیمار نگاه تو ام ای یوسف مصری
باز آی به دیدار زلیخا به صوابی
مثلاسفند دلم روی دلم بند نبود
مدتیروی لبان همه لبخند نبود
درددوری ز پیمبر که خوشایند نبود
وکسی مثل خداوند هنرمند نبود