ما را بنویسید به نام علویون
شاهان جهانند غلام علویون
صد شکر خدا را که از آن روز ازل دل
یک مرتبه افتاد به دام علویون
ما را بنویسید به نام علویون
شاهان جهانند غلام علویون
صد شکر خدا را که از آن روز ازل دل
یک مرتبه افتاد به دام علویون
اگر برند زپیکر هزار بارم دست
زدامن علی و آل برندارم دست
به دشمنان علی دست دوستی ندهم
اگر چه از جگر خاک و خون برآرم دست
هر کس تو را نداشت لیاقت نداشته ست
هر کس نشد فدات , سعادت نداشته ست
در چشم اهل معرفت از خار کمتر است
هر کس که رنگ و بوی ولایت نداشته ست
ﺳﺎﻗﯽ ﺷﺒﯿﻪ ﺳﺎﻗﯽ ﮐﻮﺛﺮ ﻧﯿﺎﻣﺪﻩ
ﺟﺰ ﺍﻭ ﮐﺴﯽ ﺑﻪ ﺟﺎﯼ ﭘﯿﻤﺒﺮ ﻧﯿﺎﻣﺪﻩ
ﺟﺰ ﺍﻭ ﺑﺮﺍﯼ ﻓﺎﻃﻤﻪ ﻫﻤﺴﺮ ﻧﯿﺎﻣﺪﻩ
ﺍﺯ ﮐﻌﺒﻪ ﺟﺰ ﻋﻠﯽ ﺍﺣﺪﯼ ﺩﺭ ﻧﯿﺎﻣﺪﻩ
ﯾﻌﻨﯽ ﮐﺴﯽ ﺑﻪ ﭘﺎﮐﯽ ﺣﯿﺪﺭ ﻧﯿﺎﻣﺪﻩ
هر بار , حرفِ من , سر منبر به او رسید
الفاظِ مستی آورِ نوکر به او رسید
دیوانه تا سحر دم میخانه پرسه زد
تا جام های باده ی کوثر به او رسید
اسم علی خلاصه اسما اعظم است
هر کس که خواند ناد علی او معظم است
وقتی خدا برای علی سینه چاک کرد
حب علی به کل فرائض مقدم است
درتن من جان علیست , خون به شریان علیست
هرطپش قلب من , ذکرعلی جان علیست
پتک به غمها بکوب , بردف تقوا بکوب
مست شدی پابکوب , مرشد مستان علیست
جبریلی و هر آینه عرش است کنارت
ماتند همه از پر معراج مدارت
ما چاره نداریم به غیر از سر تسلیم
آهو چه کند با نفس شیر شکارت
یا مظهرالعجائب دنیا ابالحسن
یا ایهالعزیز خدا , یا ابالحسن
وقتی غلام حلقه به گوش حسن شدم
بهتر بود صدات زنم با ابالحسن
دیده دو دو زده سرگرم کمی حیرانی است
جام نوشیده شده مستی آن پنهانی است
دست بر چشم نمالم , به خدا رؤیا نیست
قصد و منظور من آن جا که خودت می دانی است
الا , شاهی که سرها خاک پایت
دل مستان خمار یک نگاهت
شهنشاهی و نامت بهترین است
و عشقت بر دلم همچون نگین است
حق به عرش خود نوشت آقا علی باشد فقط
صاحب عزّ و جلال ما علی باشد فقط
غیر حیدر در جهان مولای دیگر نیستنیست
از ازل گفته خدا مولا علی باشد فقط