مرثیه امام سجاد ع

بسته راه چاره دید و گریه کرد

بسته راه چاره دید و گریه کرد
طفل بی‌گهواره دید و گریه کرد
دختر آواره دید و گریه کرد
روسری پاره دید و گریه کرد

سجاده ی سجاد پر از اشک روان بود

سجاده ی سجاد پر از اشک روان بود
چهل سال خودش پای دلش مرثیه خوان بود

کابوس حرم از جگرش زخم گرفته
چهل سال به یاد عطش غم زدگان بود

آیینه زاده ام

آیینه زاده ام که اسیر سلاسلم

هجده ستاره بر سر نیزه مقابلم

ما را زدند مثل اسیران خارجی

دارم هزار راز نگفته در این دلم

دکمه بازگشت به بالا