مرثیه حضرت علی اصغر

باب حاجات

ای ولی الله گهواره نشین
دستهایت پرچم فتح المبین

گریه هایت خطبه های حیدری
حجت کبرای محشر! محشری

سیب سرخ

خون می کنی تو بر جگرم, دست و پا مزن
آرام تر, علی, پسرم, دست و پا مزن

اینها تو را به تیر سه پر آب داده اند
پیش نگاه اهل حرم, دست و پا مزن

تا طفلی می گه آب

تا طفلی می گه آب گریه‌م میگیره

من از اسم رباب گریه‌م می‌گیره

همیشه وقتی «بابا آب داد»و

میخونم تو کتاب گریه‌م میگیره

می خواست پدر, برگردد

دو قدم رفته و, می خواست پدر, برگردد

سرِ گهواره به آغوش پسر برگردد

شوق دیدار پسر می کشدش از میدان

ظاهرا از سرِ تکلیف, نظر برگردد

دکمه بازگشت به بالا