نینوا

اسدالله زینبم

راه بود و اذیت و غم بود
دلخوشی همه به پرچم بود
پرچمی که بروی دوش من‌ است
پرچمی که امانت حسن است

می ترسم از عذاب

کارم همیشه جرم و خطا بوده از قدیم
کارت همیشه لطف و عطا بوده از قدیم

مغلوب نفس گشته ام و خورده ام زمین
تنها سلاحم اشک و دعا بوده از قدیم

گدا

بیا اجازه نده عاشقت عذاب ببیند
چرا همیشه حرم را فقط به خواب ببیند ?!

به خواب دیدم از اینجا نمای گنبدتان را
عجیب نیست اگر تشنه ای سراب ببیند

دکمه بازگشت به بالا