درمانده فرورفته به گل گم شده در راه
دنبال تو میگردم ، دنبال تو ای ماه
از هفتهی دلخون خودم خیر ندیدم
اما شب جمعهست توکلت علی الله
درمانده فرورفته به گل گم شده در راه
دنبال تو میگردم ، دنبال تو ای ماه
از هفتهی دلخون خودم خیر ندیدم
اما شب جمعهست توکلت علی الله
عشاق روزگار به غم داشتن خوشند
آری رکابها به عقیق یمن خوشند
لیلای من ! چه باک اگر ظرف من شکست
جان خودت قسم ارنی ها به لن خوشند
سر کوچهی عشق دنبال تو
میآیم به پرسیدن حال تو
من آنم که بار غمت را کشید
نشسته سر دوش من شال تو
خوشم که شدم جلد بام حسین
که هستم گرفتار دام حسین
همه عمر من خرج نام حسین
غلام غلام غلام حسین
سر کوچهی عشق دنبال تو
میایم به پرسیدن حال تو
من آنم که بار غمت را کشید
نشسته سر دوش من شال تو
آه ای نفسی که داری اوج میگیری براش
نشکنی خود را نباید پر بگیری در هواش
گر زمینگیرش نباشی زندگی بی فایده ست
خاک عالم بر سرت وقتی نباشی خاک پاش
با اینکه گفتم از عشق ، از عشق بی نصیبم
از آشنام گفتم ، اما خودم غریبم
عشق حسین من را تنها نمیگذارد
در بین نخلها هم سرمست عطر سیبم
سلام غریب این روزای مکه
سلام آقای بی نشون دلم
سلام دلگرفتهی مدینه
غروب سرخ آسمون دلم
نسیم مهر تو بر موج شد سوار اینجا
گرفت تاب و تب روح ما قرار اینجا
ملائکه دم نقاره خانه داد زدند
هزار حاجت اگر داشتی بیار اینجا
زخم روی تنت آنروز که لب وا میکرد
مرهم از پنجرهی بُهْت تماشا میکرد
تا بیایی و قدمرنجه به گودال کنی
نیزه بر قامت رعنای تو قد تا میکرد
سری درآسمانِ هفت وپایی درزمین دارد
علی دست نوازش بر سر دنیا و دین دارد
هزار و چند سالِ نوح، یا ملک سلیمانی
امیر دل نیازی نه به آن و نه به این دارد