پدر خاک

بیمار

من مست علی هستم هشیار نخواهم شد
وزخواب خوش مستی بیدار نخواهم شد

مقصود من از باده دیدار رخ ساقی است
من مست ز می قدرِ دیدار نخواهم شد

میشود ابوطالب

عروج, بال و پرش میشود ابوطالب
کمال, برگ و برش میشود ابوطالب

کسی که هست امیرِ تمامیِ عالم
بدون شک پدرش میشود ابوطالب

مدح امیرالمومنین ع

مستیِ من امشب شده چندین برابر
چون روی لب دارم مداوم نام حیدر

جایی بنا باشد اگر شعری بخوانیم
مدح امیرالمومنین باشد چه بهتر

عالی اعلاست

چشم مشغول تو و محو تماشاست فقط
در دل منظره ها صحن تو زیباست فقط
هرکسی نوکر هرخانه شده زر نشده!
هرکه پای قدمت خاک شد آقاست فقط

دکمه بازگشت به بالا