گفت دیباچه ی غم، گفتمش ای دوست منم گفت رانده ز حرم، گفتمش ای دوست منم

شعر مناجات با خدا

گفت دیباچه ی غم, گفتمش ای دوست منم
گفت رانده ز حرم, گفتمش ای دوست منم

گفت آن عبد فراری که سراپا گنه است
زده با نفس, قدم گفتمش ای دوست منم

دکمه بازگشت به بالا