ای مظهر کمال و درخشندگی حسین
من آمدم تا که کنم بندگی حسین
من بنده ی توأم به کسی رو نمیزنم
پیش کسی به غیر تو زانو نمیزنم
ابراهیم لآلی
عاقبت کار خودش را کرد این در فاطمه
عاقبت دیدی که محسن گشت پرپر فاطمه
تو امانت پیش من بودی و حالا همسرت
می کِشد هر دم خجالت از پیمبر فاطمه
میرسم تا خدای ثارالله
میزنم تا صدای ثارالله
ایل و اجدا من همه هستند
ریزه خوار و گدای ثارالله
قربان علی طایفه و ایل و تبارم
عشق علی و آل علی دار و ندارم
خورشید علی باشد و من همچو غبارم
مانند غلامان علی در پی دارم
آسمانی ها مسلمان توأند
یک به یک آنها غلامان توأند
عرشیان که جای خود,آقای من
فرشیان مبهوت و حیران توأند
السلام و علیک یا مولا
نظری سوی ما نما مولا
خسته ام من دعا بفرمائید
قلب سنگم طلا بفرمائید
همه ی دل خوشی من علم توست حسین
خاطراتم همگی در حرم توست حسین
بهترین چیزی که در محشر به دردم میخورد
شک ندارم که فقط اشک غم توست حسین
مجتبی گل پسر فاطمه بود
همه جا دور و بر فاطمه بود
پارهای جگر فاطمه بود
شاهد چشم تر فاطمه بود
کودتا کرده به عالم خواهر تو یا حسین
در دو عالم بوده زینب یاور تو یا حسین
زندگی خویش را وقف تو کرده از ازل
زینبی که نام او گشته ست احلی من عسل
بال ملائک ریخته دو رو برت زینب
صدها فرشه خاک پای خواهرت زینب
هر کس بخواهد مورد لطف خدا گردد
باید بیاید دست بوسی محضرت زینب
رسیده موسم یاری برادر
برایت میکنم زاری برادر
بگویم از برایت رازها را
بخوانم روضه های بازها را