اشعار روضه امام سجاد ع

آسمان هم خجل از چشم تو و بارانت

آسمان هم خجل از چشم تو و بارانت
آخری نیست بر این گریه بی پایانت

آب می بینی و طفل و گل و سقا و جوان
بیشتر می شود انگار غم پنهانت

بسته راه چاره دید و گریه کرد

بسته راه چاره دید و گریه کرد
طفل بی‌گهواره دید و گریه کرد
دختر آواره دید و گریه کرد
روسری پاره دید و گریه کرد

دیر آمدی اجل دلم از غصه آب شد

دیر آمدی اجل دلم از غصه آب شد
کوهی زغم بروی سر من خراب شد

دنیا نساخت با من دلخسته,سوختم
قلبم ز خاطرات جوانی کباب شد

بغضش شکست زخم دلش بی حساب شد

بغضش شکست زخم دلش بی حساب شد
ســجاده اش مـــعطرِ بـا اشــک نـاب شـــد

او سید البکاء حسینیه ی خــداست
گریه سپاه او شد و پا در رکاب شد

غرق اشکی و گریه می باری

غرق اشکی و گریه می باری

شده دریا ز چشم تو جاری

راوی روضه های کرب و بلا

روضه ی ناشنیده ای داری؟

دکمه بازگشت به بالا