اشعار روضه حضرت علی اصغر ع

شب و روزام اینطوری سر نمیشه

شب و روزام اینطوری سر نمیشه
بدتر از این میشه بهتر نمیشه
دلمو به گهواره ش خوش نکنین
اینا واسم علی اصغر نمیشه

طفلش

آمد از آن میان و تو را انتخاب کرد
تیری که صورت پدرت را خضاب کرد

آمـــــــد پـــــدر بــــــرای تو آبــــی طلـــب کند
دشمن چگونه شد که پدر را جواب کرد؟

تا که داغت به دلِ شعله ورِ گهواره ست

تا که داغت به دلِ شعله ورِ گهواره ست
دلِ خلق دو جهان خونْ جگرِ گهواره ست

تا زمانی که برای تو نشیمن گاه ست
سایه ی بال مَلـَک رویِ سرِ گهواره ست

پس از تو اشک عالم رابگیرم

پس از تو اشک عالم رابگیرم
زغم جان محرم رابگیرم
نمی شد دیرترمی آمد این تیر
نشد ازشیر طفلم رابگیرم

شدت هرم قلب مادر را

 شدت هرم قلب مادر را

سینه ی آفتاب میفهمد

خواب نوزاد بین گهواره

لذتش را رباب میفهمد

شعر روضه حضرت علی اصغر (ع)

شهید کربلا باب الحوائج
کرم کن بر گدا باب الحوائج
دلیل آن تو بودی گر که ارباب
شده خون خدا,باب الحوائج

دو قدم سمت خیام و دو قدم بر می گشت

دو قدم سمت خیام و دو قدم بر می گشت

پدری که نگران سمت حرم بر می گشت

پسرش را به روی دست تماشا می کرد

چاره سازِ همه در سینه خدایا می کرد

اشک‌ فشان

تو به نی هستی و من موی‌کنانم پسرم

سرت ازنیزه نیُفتد نگرانم پسرم

به سرِنیزه‌ی تو خیره شده چشم ترم

بی سببنیست اگر اشک‌فشانم پسرم

خیال قطره ی شیر

مادر به جای آب ز شرم تو آب شد 

آتش گرفت , سوخت و غرق عذاب شد

بیهوده پا به سینه ی من میزنی , مکوب 

حتی خیال قطره ی شیری سراب شد

دکمه بازگشت به بالا