اشعار شهادت

شعر روضه حضرت ام البنین (س)

ای سراپا عشق و پاکی وصفا
اسوه ی دلداری و صبر و وفا
ای بلندای عطا را قائمه
مادر گلهای باغ فاطمه

شعر روضه حضرت ام البنین (س)

تو چنان مرتبه ای محضرِ حیدر داری
که برای پسرش منصبِ مادر داری

تو پس از فاطمه اش , فاطمه ی صغرایی
راه در خانه ی اسرارِ پیمبر داری

شعر روضه بعد از شهادت حضرت زهرا (س)

دنیا نور شبمو ازم گرفت
خنده های لبمو ازم گرفت
ذره ذره جلو چشمای خودم
مادر زینبمو ازم گرفت

شعر روضه بعد از شهادت حضرت زهرا(س)

همینکه نیستی اصلا برای من مرگ است
ز داغ تو پر زخمم دوای من مرگ است

غریب بودم؛ از این پس غریب تر شده ام
پس از تو همنفس آشنای من مرگ است

شعر روضه بعد از شهادت حضرت زهرا(س)

دیگر تمام شد غمِ بابای فاطمه…
بوسه زند حسین , کفِ پاهای فاطمه
تعبیر شد حکایتِ فردای فاطمه
تازه شروع شد غمِ مولای فاطمه

شعر روضه بعد از شهادت حضرت زهرا(س)

دخترت گریه می کند حالا
رویِ دستش سه تا کفن مانده
بینِ این بقچه ای که وا کرده
سه کفن با دو پیرهن مانده

شعر روضه حضرت زهرا(س)

فضه سه روز هست تنم درد میکند
حتی نفس نفس زدنم درد میکند

شرمنده ام که شستن زخمم به دوش توست
شرمنده ام که پیرهنم درد میکند

شعر روضه حضرت زهرا(س)

صبح من!شب تمام شد برخیز
بی تو بی رونق است خانه ی من
رود جاریِ دشت این خانه
موج دریای بی کرانه ی من

شعر روضه حضرت زهرا(س)

شب حمله کند گر به سحر مسئله ساز است
از کوچه باریک گذر مسئله ساز است
تنهایی در وقت خطر مسئله ساز است
هنگام گذر درد کمر مسئله ساز است

شعر روضه حضرت زهرا(س)

گریه های شب و روزم به ثمر نزدیک است
کن حلالم که دگر وصلِ سحر نزدیک است
دیده ای گریه ی طوفانیِ زهرایت را
یا علی رخصتِ دیدارِ پدر نزدیک است

شعر روضه حضرت زهرا(س)

یک تنه دارم دارم درین غوغا هوایت غم نخور
سخت دلتنگم برای خنده هایت غم نخور
من به جای آن همه مشکل گشاییت از رسول
در دل آتش شدم مشکل گشایت غم نخور

شعر روضه حضرت زهرا(س)

طببیه ی همه درد تو بی تو دوا مانده
در آرزوی شفا چشم مرتضی مانده
تو و خجالت خانه نشینی حیدر
من و خجالت این قامتی که تا مانده

دکمه بازگشت به بالا