اشعار مناجات

شعر مناجات حضرت زهرا(س)

هرکجایی نام زهراهست معبد می شود
خاک آنجا همجوار عرش ایزد می شود
از نگاهی که به سلمان کرد باایمان شدیم
بی نگاهش مستجاب الدعوه مرتد می شود

شعر مناجات امام زمان(عج)

غم فراق تو اصلاً برام کم نگذاشت
لبم که خواست شکایت کند دلم نگذاشت

همیشه درددلم با تو نیمه کاره گذشت
لبم که باز شد این دفعه گریه ام نگذاشت

شعر مناجات امام زمان(عج)

امسال هم نوکر حسابم کردی آقا
بد بودم امّا انتخابم کردی آقا

در مجلس روضه مرا هم راه دادی
یک بار دیگر مستجابم کردی آقا

شعر فراق امام زمان(عج)

چقدر اشک بریزم ز جدایی آقا
من دلم تنگ شده تنگ, کجایی آقا

همه دارند به تنهایی من میخندند
به همه گفته ام این جمعه می آیی آقا

شعر مناجات حضرت زهرا(س)

چه قدر صحن شما با صفاست مادرجان
بهشت گوشه ی صحن شماست مادرجان

حضور سبز ملایک در این حرم جاری است
شمیم عطر تو بس جان فزاست مادرجان

صدا زدیم

تو صاحبش شدی و هی زمان ادامه دار شد
نیامدی و روز و شب جهان ادامه دار شد

نشست تیر پشت تیر روی پلکهایت و
درابروان نافذت کمان ادامه دار شد

اسم پاک

گرچه درراه عشق جازده ام
من به این نفس پشت پازده ام
روی من را زمین نزن آقا
من که قید بجز تورا زده ام

شعر فراق امام زمان عج

از جمعه های بی توچه دلگیرمیشوم

جان خودم ز جان خودم سیرمیشوم

با هر نفس که میکشم اقرار میکنم

از این نبودنت به خدا پیر میشوم

خسته تر از آنم که فردایی بخواهم

خسته تر از آنم که فردایی بخواهم
مثل خودت هستم که تنهایی بخواهم

‌من پیش چشم خویش هم افتادم از چشم
پیش شما که جای خود, جایی بخواهم !

شهر آلوده

شهر آلوده , دل آلوده , نفس آلوده
از سیاهی پرم گشته قفس آلوده

بال من را نپسندید هوای حرمت
این کبوتر شده دور از تو ز بس آلوده

زسوز سینه برای تو باز می خوانم

زسوز سینه برای تو باز می خوانم
به نغمه های حزین حجاز می خوانم
نوای اکبر ناظم ندارم اما باز
نوازشم بکنی دلنواز می خوانم
من از دیار غزلهای ابن مکفوفم
ببخش محضرتان روضه باز می خوانم
مهدی نظری

از آنزمان که غلام توام بزرگ شدم

از آنزمان که غلام توام بزرگ شدم
هزار شکر که پای علم بزرگ شدم
غذای هرکس و ناکس به من نمی سازد
منی که برسرخوان کرم بزرگ شدم
زکودکی شده ذکر لبم حسین حسین
من عاشقم به هوای حرم بزرگ شدم
مهدی نظری

دکمه بازگشت به بالا