اشعار ولادت

شعر مناجات امام حسین(ع)

دل من لک زده تا کنج حرم گریه کنم
دو قدم روضه بخوانم…دو قدم گریه کنم

بروم سمت ضریحی که بهشتم آنجاست
برسم پیش نگارم…برسم گریه کنم

شعر ولادت حضرت زهرا(س)

مَلیکه‌ای ملکوتی سَریر می‌آید
الٰهه‌ای به نقابی حریر می‌آید

زِ عرش بس که فرشته به فرش می‌بارد
صدایِ هِلهله از چرخِ پیر می‌آید

شعر مناجات امام حسن مجتبی(ع)

یا اَیُّهَا الاَمیر , تَصَدَّق عَلَی الاَسیر
یا اَیُّهَا الکَبیر , تَصَدَّق عَلَی الصَّغیر

یا اَیُّهَا العَزیز , تَصَدَّق عَلَی الذَّلیل
من پَستِ بی نظیرم و تو شاهِ بی نظیر

شعر مدح و روضه حضرت ام البنین(س)

ای شده محرم به ولای ولی

فاطمۀ دوّم بیت علی

اختر تابندۀ برج ادب

شیر زن خیل زنان عرب

شعر مناجات

ببخش اگر که دلم باخدا نشد امسال
مس وجود گدایت طلا نشد امسال

جواب لطف تورا با گناه میدادم
مرا ببخش که حقت ادا نشد امسال

شعر میلاد حضرت زینب (س)

هر کس که در این میکده نوکر شده باشد
ننگ است که دلواپس محشر شده باشد
بی ساغر و می مست شود در همه ی عمر
با یار اگر عمر کسی سر شده باشد

شعر ولادت حضرت زینب(س)

آن که نامش کرده عالم را مسخر زینب است
آن که وصفش می رباید هوش از سر زینب است

مادرش آموزگار مکتب شرم وحیاست
فارغ التحصیل دانشگاه مادر زینب است

شعر ولادت زینب(س)

گرچه خورده گره دل به نام حضرت زینب
مرا که شان بیان نیست در حکایت زینب

همین بس است به شرحش اگر بسنده کنم من
که کوه ریشه گفته از استقامت زینب

شعر ولادت حضرت زینب(س)

سرشار از ترانه ی یک رود جاری ام

امروز در نهایت امّیدواری ام

احساس میکنم که به دریا بدل شدم

احساس میکنم که بر این خاک جاری ام

شعر ولادت حضرت زینب(س)

کیست بعد از فاطمه بانوی والا زینب است
آنکه ما را جمع کرده دور مولا زینب است

کیست آنکه ارث از مادربزرگش برده است
آنکه او را چون خدیجه خواند, طاها زینب است

شعر ولادت حضرت زینب(س)

قلبم دوباره بی سر و سامان زینب است
دستم همیشه چنگ به دامان زینب است
ملک خدا به گرد سر و جان زینب است
عالم همه چو گوی به دستان زینب است
دنیا تمام , واله و حیران زینب است

شعر ولادت حضرت زینب(س)

آن قدر عاشقیم که املا نمی شود
مستی ما که در قلمی جا نمی شود

زلف مرا به پنجره های ضریح عشق
طوری گره زدند , دگر وا نمی شود

دکمه بازگشت به بالا