حامد آقایی

یا قمرالعشیره(ع)

تا اینکه دعایت بکند مادرِ عباس (ع)
آقایِ جهان باش و گدای در عباس

فرزند علی بوده و فرزند ادب بود
این دو شده بر شانهٔ او گوهر عباس

ولدی

بیا که خشکی لبهات داده آزارت
بیا بنوش لبم را مگر شود یارت

برای نام تو ابرو گره زدند ، علی
فزون تر از همگان، کوته است دیوارت

کجاست بابایم

اگر چه سیر زدند و گرسنه خوابیدم
اگر کبودترین به شام خورشیدم

به آنکه ریسمان را بدستمان بسته است
نشان دهم به خدا ریسمان توحیدم

آقای من

مادرم بارها به من می گفت
از در خانه اش نرو جایی

سر این سفره است در دنیا
نوکری می کنی و آقایی

گنبد طلای تو

دور از تو نیستم که دلم در هوای توست
قلبم به زیر تابش گنبد طلای توست

تنها غذای حضرتی ات نه رئوف من
در سفره ام هر آنچه که دارم غذای توست

یا علی

بسمه اله است یا علیِ مستجاب ها
در زیر باء آمده بابِ جواب ها

حق نقطه ایی ز مدح علی بیشتر نگفت
عجزند در ستایش آن هم ، کتاب ها

مادر

ای ا‌ولین رکابِ برای پیامبر
ای پارکاب ، هستِ فدای پیامبر

تنها نه اینکه معنی نام تو برکت است
خیر تو معجزاتِ عصای پیامبر

یا اباعبدالله الحسین(ع)

دست من را برده و بین جنان بگذاشته
دست من را مادرم در دستتان بگذاشته

عشق را ام البنینی وار یادم داده است
نام من را نوکر این آستان بگذاشته

حضور سبز رویت

بی حضور سبز رویت ، روزها بی عید شد
ماه ها و سال ها با فصلِ غم تمدید شد

ماه شمسی رو ، هزار چارصد سال است که
از کنارت عالم خاکیِ ما تبعید شد

علی ولی الله

بر ممات گرگ خویان شیر بیرون آمده
از نیامِ ذات حق شمشیر بیرون آمده

کعبه را خانه تکانی کرد دست کردگار
مژده بادا آیه تطهیر بیرون آمده

ظهر خونین

تا نریزد بر زمین یک قطره از دم ، ذوالجناح
غرق خونِ صاحبش برگشت آندم ذوالجناح

بانوان دیدند که از ظهر خونین تا غروب
یک نفر برگشت از پیکار آن هم ذوالجناح

حضرت مادر

لحظهٔ ناب مطهر شدن است
کاسه ام منتظر زر شدن است

شاخه با عطرِ گل ریحانه
بیشتر گرمِ معطر شدن است

دکمه بازگشت به بالا