شعر ازدواج امام علی و حضرت زهرا

کلبه ی عاطفه ها داشت مصفا می شد
همه‌ی ارض و سما داشت مُهیا می شد

حضرتِ خاکیِ محرابِ عباداتِ سحر
راهیِ ساحل آرامش دریا می شد

روشنی محشر

دیده ام جلوه ای از روشنی محشر را
سحری نور دل فاطمه و حیدر را
ببرید آینه و جام و می و ساغر را
ریخت ساقی به کفم جرعه ای از کوثر را

دو آیینه

نبی نشاند دو آیینه را برابر هم
شدند این دو چنین چهره‌ی مکرر هم

چگونه مرد و زنی نوع غایی از هر دو
علی و فاطمه هستند شکل دیگر هم

ولایت مولا

شکر حق که مادرزاد بندگان یکتاییم
با ولایت مولا ، عبد کوی طاهاییم
افتخار ما این است ما اسیر مولاییم
از ازل گرفتار ساربان زهراییم

ازدواج آسمانی

دیده ام جلوه ای از روشنی محشر را
سحری نور دل فاطمه و حیدر را
ببرید آینه و جام و می و ساغر را
ریخت ساقی به کفم جرعه ای از کوثر را

دکمه بازگشت به بالا