شعر روضه حضرت محسن ع

مظلومه

رنگ پاییز به دیوار بهاری اُفتاد
بر در خانه ی خورشید شراری اُفتاد

فاطمه ظرفیت کل  ولایت را داشت
وقت اُفتادن او ایل و تباری اُفتاد.

حوریه ی علی

حوریه ی علی بدنت را عقب بکش

در سوخته است, زود تنت را عقب بکش

امروز که ز دنده چپ پا شده ست میخ

با احتیاط پیرهنت را عقب بکش

نشد بازم پدرم باشم

نشد اونروز توو اون کوچه

برای تو سپر باشم

گرفتن محسنو از من

نشد بازم پدر باشم

دکمه بازگشت به بالا