کنج زندان چه بلائی به سرت آوردند؟
چه بلائی به سر چشم ترت اوردند ؟
شدی آزاد دگر از قفس تاریکت
ولی افسوس که بی بال وپرت اوردند
شعر روضه حضرن موسی ابن جعفر(ع)
گرچه در اینجا دست و پا, زنجیر هستی
گرچه ز کنج این قفس,رستن محال است
خورشیدی و هرجا که باشی می درخشی
خاموشی نور تو با بستن محال است