شعر مدح امام حسین

در کربلا…

به درد و غم مبتلا می روم

دریغا که از کربلا می روم

اگر چه جدا گشتم از کوی یار

دل و جان من مانده در این دیار

عین الحیات

کشتی شکست خورده ی» موج فرات ها!

ارکان آسمان به تو دارد ثبات ها

 ای مبتدا به همه ی خیرها حسین!

ای منتهی الیه تمام نجات ها

مناجات با اباعبدالله الحسین(ع)

 سینه زنیم و جز به شما دل نبسته ایم

 آقای خوب من , بخدا سخت خسته ایم

 تا وقت می کنیم حسینیه می رویم

 آنجا درست زیر لوایت نشسته ایم

شرمنده…

آن قدر نرفتیم که مرداب شدیم

همرنگ سکوت محو مهتاب شدیم

هر بار نشستیم و مرورت کردیم

از شرم لبان تشنه ات آب شدیم! …

شاعر؟؟؟

موی حسین

قیامت موج گیسوی حسین است

صراط و محشر ابروی حسین است

طنین سور اصرافیل حتما

صدای شانه در موی حسین است

 مسعود مهربان

 

بهشت با بهانه

مریض آمده اما شفا نمی‌خواهد

قسم به جان شما جز شما نمی‌خواهد

برای پیش تو بودن بهانه‌ایکافی‌ست

بهشت لطف کریمان بها نمی‌خواهد

عطر کربلا

عطرى که از حوالى پرچم رسیده است 

ما را به سمت مجلس آقا کشیده است 

از صحن هر حسینیه تا صحن کربلا 

صد کوچه وا کنید محرم رسیده است

دکمه بازگشت به بالا