شعر مدح اهل بیت

عشق یعنی تردد غیرت

بوی باران همت یک زن

در هوای حضور پیش خدا

شاعر این بار می رود سمت

کوچه ی با صفای شعر شما

آئینه خدا

مطلع شعر من از عشق تو حیران شده است

بیت در بیت دلم بی سر و سامان شده است

عالم پیر دگر باره چه در بر دارد

گوئیا شور جوانیست که در سر دارد

عاشقم

این گدا مرحمت از دست شما می خواهد

سخت بیمار شده دل که شفا می خواهد

با صفا با تو صفا , بی تو صفا بی معناست

بیت ویرانهء من از تو صفا می خواهد

عطر فردوس

عطر فردوس برین است که آید به مشام

می‌رسد از هرسو بانک تهیات و سلام

وصف هر لحظه این ماه نگنجد به کلام

به از آن مطلع و این نیمه و آن حسن ختام

کریم

اگر کریم تویی مابقی گدا هستند

همیشه در طلبت دست بر دعا هستند

 

طبیب را چه نیازی است , نسخه کافی نیست

تمام مردم این شهر مبتلا هستند

یاس ها

یاس ها با نفس یاسمن افطار کنند

علی و فاطمه چون روح و تن افطارکنند

حسن آمد که در خانۀاو شاه و گدا

همه با ذکر غریب وطن افطارکنند

عمه افطار به خرما میکرد

عمه افطار به خرما میکرد

رطب حاصل بین الحرمین

جرعه ای آب…به گریه میگفت

به فدای لب عطشان حسین…!.

قسیم النار و الجنه

قسیم النار والجنه محب ات را چه خواهی کرد
محب ات را بسوزانی محبت را چه خواهی کرد

تو آقاتر از آن هستی گدایت را برنجانی
گرفتم اینکه رنجاندی کرامت را چه خواهی کرد

در دل کعبه نشستی

و خداوند علی گفت و چنین خلقت کرد
دیگران را  پس از آن خلق پیِ حیرت کرد

 

در دل کعبه نشستی و دلش روشن شد
کعبه حاجی شد و آماده‌ی چرخیدن شد

سیزده بدل

سکوت کل جهان اضطراب سر آمد

تمام قامت توحید مستمرآمد

بگو به کل جهان حی جلوه گر آمد

ونورحضرتارباب در بشر آمد

رمز نزول آیه ی قرآن

مولا اگر نبود پیمبر نداشتیم

یعنی امام و ساقی کوثر نداشتیم

رمز نزول آیه ی قرآن فقط علیست

آری که ما ادلّه ی بهتر نداشتیم

نقش زیبای تو

نقش زیبای تو از اوج هنر می آید

آن همه معجزه از دست تو بر می آید

پیش پای تو زمین کم به نظر می آید

دو…سه باریست ز معشوق خبر می آید

نام حیدر به تو مولا چه قَدَر می آید

دکمه بازگشت به بالا