شعر مدح سید الشهداء

مقام تو

تا ابد پرچم تو پاینده است
خونبهایت خود خداوند است

با تو در عرش ، رب مُعانِقه کرد
این مقام تو بی همانند است

عزیزم یا حسین

با تو مستم با تو هشیارم عزیزم یا حسین
بی تو بیمارم گرفتارم عزیزم یا حسین

هر طپش در سینه ام فریاد هجر کربلاست
هر طپش چون ابر میبارم عزیزم یا حسین

گره افتاده به کارم

به گره های ضریح تو قسم
گره افتاده به کارم آقاجون
تو خودت حالمو رو به راه کن
مگه جز تو کی رو دارم آقاجون

ما را ببرید

ما را ببرید از سرِ اجبار به روضه..
خیر است زبان گر کند اقرار به روضه…

مانند بهشت است و پُر از شورِ ولایت
دارد نظری حیدر کراّر به روضه…

قد کشیدم

قد کشیدم زیرِ این بیرق..شدم حالا چنین
بعدِ عمری..راندن نوکر؟!..شود آیا چنین؟!!

عزّتم را ..آبرویم را… گرفتم از شما…
هر کسی که نوکرت گردد،شود آقا چنین

عفو کن‌

من‌ از آن موقع که طفلی بی زبان بودم حسین..
خادم ناقابل این آستان بودم حسین

خرج روضه کردم و زهرا برایم خرج کرد
سود کردم پیش تو گرچه زیان بودم حسین

دوری حرمت

حسین، کرببلا را به خواب می بینم
ز دوری حرمت بس عذاب می بینم

همیشه گنبد و گلدسته های ایران را
شبیه کرببلا… یا سراب می بینم؟

ما عهد بسته ایم

در تک تک حسینیه ها بند می شویم
اینگونه ما شبیه خداوند می شویم

امروز اگر میان حسینیه گریه ایم
فردا کنار فاطمه لبخند می شویم

مریض عشقم

ازین که غم شده من را نصیب ممنونم
مریض عشقم و من از طبیب ممنونم

از انکه خنده به لبهای سرخ تو انداخت
من از زهیر و بریر و حبیب ممنونم

گریه کن

اینجا گدا شد پادشاه و دولتی کرد

خوشبخت هرکه خدمتِ بی مِنتّی کرد

اینجا تباکی های ما را هم خریدند

پس خوش به حال هرکسی خوش خدمتی کرد

حرف دل

شد آغاز حرف دلم با حسن
به زیبایی اش هست زیبا حسن

روی صفحه ی سینه با یا حسن
نوشتیم با خط خوانا حسن

هر نفس هر دم

هر نفس هر دم برایت سینه خواهم زد حسین
در نشاط و غم برایت سینه خواهم زد حسین

از منِ عاشق اگر باشد، به رسم نوکری
روز محشر هم برایت سینه خواهم زد حسین

دکمه بازگشت به بالا