ا آن سِخاوت و کَرَم و مِهربانی ات
حَقَّت نبود این همه دردِ نهانی ات
تاثیر کرده زَهر به هَر عضوِ پیکرت
طعنه زَنَد به لاله، رُخِ ارغوانی ات
ا آن سِخاوت و کَرَم و مِهربانی ات
حَقَّت نبود این همه دردِ نهانی ات
تاثیر کرده زَهر به هَر عضوِ پیکرت
طعنه زَنَد به لاله، رُخِ ارغوانی ات
به چشمت میهمان کردی تمامِ عمر، زمزم را
به خاکِ تشنه خواندی آیهی بارانِ نمنم را
تویی آن کودکی که از سکوتش درس میریزد
دهان وا کن که بشناسند از هر علم، اَعلَم را
روی خاک حجره افتاده سر ابن الرضا
آه ، آه از لحظه های آخرِ ابن الرضا
جای جای خانه را پر کرده اند از هلهله
تا نیاید ذکر مادر مادر ِابن الرضا