شعر ناب

ای آینه خواهر

 

تا باد به موی سرت افتاد دلم ریخت
تا اشک ز چشم ترت افتاد دلم ریخت

امروز میان تو و حربن ریاحی …
تاصحبتی از مادرت افتاد دلم ریخت

من اگر آدم شوم

هر چه‎قدر از ما گرفتاران تمنا می‎رسد
باز هم از سوی او امروز و فردا می‎رسد

تا به کِی چشم انتظاری تا به کِی دربه‎دری
نامه‎ی وصل من و او کِی به امضا می‎رسد؟

شعر مدح امیرالمؤمنین ‌(ع)

هر کس که با آل علی همراه می گردد

شرح حدیث “وال من والاه” می گردد

“حُبّ علیٌ کُلّ دین و بُغض حیدر کفر”

اینجاست که “فی الدین لا اکراه” می گردد

بساط نشأتین

 پرده ای کان در برابر داشتند

وقت آمد پرده را برداشتند

ساقی ای با ساغری چون آفتاب

آمد و عشق اندر آن ساغر شراب

دکمه بازگشت به بالا