محسن صرامی

عشق هفتاد و دو دلداه

عشق محتاج کسی نیست هنر هست بس است
پشت هر آه در این راه اثر هست بس است

عشق هفتاد و دو دلداه برایش کافی ست
شور شیدائی شیرین که به سر هست بس است

اساس مذهب

کل دین،تفسیر قرآن،حرف حق این مطلب است
حب مولایم علی اصل و اساس مذهب است

مست حب ام،مستحب ارزانی زهاد باد
بردن نام علی واجب تر از نان شب است

تو غریبی آقا

هر که از عشق تو بیمار نشد خواهد مرد
تب او هر شبه تکرار نشد خواهد مرد

خواب را دور کن دیده ی ما ، چون آنکه
سحری محض تو بیدار نشد خواهد مرد

یا کریمه اهل بیت

شب میلاد تو باید شب میلاد قم باشد
برای دیدن خواهر برادر آمد از مشهد

من از یک جام می نوشم ولیکن از دو میخانه
فراوان زائر از مشهد به پابوس تو می آید

کریم اهل بیت

می سپارم گوش جانم را به فرمان حسن
خوش به حال منکه هستم کلب دربان حسن

پا نخواهم پس کشید از این عقیده هیچ وقت
من حسن را می پرستم،جان به قربان حسن

آرام جان

از هر نظر،از هر نظر بالانشینی
آرام جان رحمه و للعالمینی

در وصف تو والطیبات،للطیبین است
هم مومنه هستی،هم ام المومنینی

محضر خاتون

ظاهر شد از حق جلوه ای دیگر مجدد
خون خدا شد صاحب دختر مجدد

در جای جای شهر پیغمبر مدینه
پیچیده عطر و بوئی از مادر مجدد

غفلت از یار

ما به جز اینکه به هجران تو عادت کردیم

غافل از یاد تو ماندیم،خیانت کردیم

شرمساریم از این قافیه ی تکراری
به همه غیر شما عرض ارادت کردیم

گل پسر حسین

بر پا شده یک شور دگر باز به دنیا
یا قاصدک آورده خبر باز به دنیا
یک بار دگر عالم هستی شده روشن
رو کرده از آفاق قمر باز به دنیا

نگاه مهربانش

خداوندا نگیر از من نگاه مهربانش را
نگیر از بنده ی او نوکری دوستانش را

بلا گردان خدام حریم کاظمینم من
گدایم روزی ام از سفره اش کن خرده نانش را

یا باب الحوائج

پیش او وقت گدائی صحبت از سوگند نیست
چندمین بار است،یا…،نه صبحتی از چند نیست

ذکر یا باب الحوائج،جان گرفت از جود او
بشر حافی بی سبب با ذکر او خرسند نیست

نور حیدر

هر چه آمد به وجود از علی آمد به وجود
آمد از آمدنش جمله ی بی حد به وجود

نور حیدر به وجود آمد و حق یاهو گفت
آمد از جلوه ی آن نور محمد به وجود

دکمه بازگشت به بالا