کشید بند طناب و شما زمین خوردی
شبیه مادرتان بی هوا زمین خوردی
تمام آینه ها ناگهان ترک خوردند
مگر چقدر شما با صدا زمین خوردی؟!
کشید بند طناب و شما زمین خوردی
شبیه مادرتان بی هوا زمین خوردی
تمام آینه ها ناگهان ترک خوردند
مگر چقدر شما با صدا زمین خوردی؟!
وقتِ خداحافظیه, مهمونی ام تموم شد!
حسرتِ این روزایِ خوش, بغضی توی گلوم شد
صاب خونهممنون توأم, هیچ چیزی کم نذاشتی
با اینکهلایق نبودم, سنگ تموم گذاشتی
نمی تونم دلبِکنم, جدایی خیلی سخته!
بدرقه رفتناینطوری, خدایی خیلی سخته!
ماه رمضونکجا میری!؟ نرو دلم می گیره
از این بهبعد باز غروبا, بی تو دلم می گیره
تا سال بعدچیکار کنم! زنده شاید نباشم
با چشم گریوندوباره, از تو باید جداشم
حرف جدایی کهمیشه, دلم عزا می گیره
دلم به یادِروضه های کربلا می گیره
**
حسین من نروبمون, سایه ی روسرم باش
حالا که عباسندارم, پناه این حرم باش
دلم شده پشتِسرت, مثل موهات پریشون
خودت بگوچیکار کنم, تنها تو این بیابون
داداش نروتورو خدا, نذار که در به در شم
نذار با شمرو حرمله, تا کوفه همسفر شم
شاعر : وحید قاسمی
کیسه های نان و خرما خواب راحت می کنند
دستهای پینه دارش استراحت می کنند
نخلها ازغربت وبغض گلو راحت شدند
مردم ازدست ِ عدالتهای او راحت شدند
خود را به خواب می زنی ای بنده تا به کی !؟
هی توبه پشت ِ توبه, سرافکنده تا به کی !؟
دنیا وفا نکرده , وفا هم نمی کند
با زرق و برقش از غم دل, کم نمی کند
بچه گی کرده ام, پشیمانم
من ندانسته شیطنت کردم
بغلم کن دوباره مثل قدیم
رو نگردان زمن, غلط کردم
در مدح تو باید که ببندیم دهان را
وقتی که بریدند ادیبانه زبان را
بازار سر زلف تو از بس که شلوغ است
انگشت به لب کرده زلیخا صفتان را
حتم دارم که رفتنی هستم
به خدا می سپارمت آقا
خواهش ِ مادرانه ای دارم
جان ِ تو, جان ِ دخترم زهرا
نوجوان قبیله خورشید
عالم دَهر مکتب توحید
آمده نیزه جمل در دست
سیزده شیشه عسل در دست
شوریدگیت داده به دل اختیار را
با زلف دوست بسته قرارومدار را
آیینه ی تمام نمای یل جمل
ازاین سپاه فتنه درآور دمار را
نای ِ نی تر شد از فغان افتاد
گوشه ای جام شوکران افتاد
روضه ات را جگر نمی فهمد
رد ِ اشکم به استخوان افتاد
توبه از جرم وخطا,حال سحر می خواهد
خلوت نیمه ی شب اشک بصر می خواهد
وادی طور همین هیئت هر هفته ی ماست
دیدن نور خدا اهل نظر می خواهد
ما عمر خویش وقف خرابات کرده ایم
از لطف باده, کسب کمالات کرده ایم
با میگسارها, همه شب تا دم سحر
با خالق یگانه مناجات کرده ایم