ما را برای گدایش شدن آفریده اند
قمری آب و هوایش شدن آفریده اند
او را برای طواف و برای عروج
ما را برایِ برایش شدن آفریده اند
ما را برای گدایش شدن آفریده اند
قمری آب و هوایش شدن آفریده اند
او را برای طواف و برای عروج
ما را برایِ برایش شدن آفریده اند
ریزاده ایم و مزرعه سبز گندمیم
هرصبح با حسین شما در تکلمیم
ماشیعه ولایت مولا, نسب نسب
سلمانپابرهنه ای از نسل چندمیم
دلم سه شنبه شبی باز راهی قم شد
کنار درب حرم, بین زائران گم شد
نگاه چشم ترم تا به گنبدت افتاد
باره شیفته ی رنگ زرد گندم شد