شعر ولادت حضرت معصومه (س)

گدایش شدن آفریده اند

ما را برای گدایش شدن آفریده اند

قمری آب و هوایش شدن آفریده اند

او را برای طواف و برای عروج

ما را برایِ برایش شدن آفریده اند

این خانم با کرم, محترم را برای

وقف امام رضایش شدن آفریده اند

اصلاً تمامی ایران زمین را برای

ملک خصوصی پایش شدن آفریده اند

 

هر چند نانی نداریم, گندم که داریم

گیرم مدینه نرفتیم ما قم که داریم

زهرا حضورش نیازی به مردم ندارد

اصلاً ظهورش مدینه یا قم ندارد

بالی که این آسمان را ندارد چه دارد؟

آن کس که این آستان را ندارد چه دارد؟

من حاجتم را به دست مسیحا ندادم

بال و پرم را به این آسمان ها ندادم

قمری ام در کرمخانه لانه گرفتم

من حاجتم را از این آستانه گرفتم

عصمت تباری که همسایه اش را ندیده

همسایه اش نیز هم, سایه اش را ندیده

بانوی والا مقامی که ما فوق نور است

خورشید هفت آسمانی که ما فوق نور است

جبریل حتی حریف کمالش نمی شد

آیینه هم رو به رو با جمالش نمی شد

پروازها با قنوتش به بالا رسیدند

اعجازها با نگاهش به این جا رسیدند

غیر از خدایا خدایا صدایی ندارد

روی زمین غیر محراب جایی ندارد

سجاده اش با مناجات کردن گره خورد

گهگاه با نور خیرات کردن گره خورد

در بارگاه جلالی, تعبد, تعبد

در آستان کمالی, تهجد, تهجد

امروز باران ترینِ عنایت به دستش

فردا فراوان ترینِ شفاعت به دستش

با لطف بسیار دست بگیری که دارد

چه خوب تا می کند با فقیری که دارد

خورشید شب های تنهای محتاجی ماست

یا رحمة الله فردای محتاجی ماست

بالا پریدند پرهای ما با نگاهش

چه سر به زیرند سرهای ما با نگاهش

از یک طرف دخترِ مردِ مشکل گشاهاست

از یک طرف خواهرِ آبروی گداهاست

او حلقه ی اتصال رضا با جواد است

باب الحوائج ترینی که بابِ مراد است

وقتی که می خواست از خانه اش در بیاید

یعنی به سمتِ حریم پیمبر بیاید

دور و برش از برادر برادر قرُق بود

راه از پسر های موسی بن جعفر قرُق بود

دست پسرهای موسی ابن جعفر نقابش

پای پسرهای موسی بن جعفر رکابش

تا چادرش خاکی از ردّ پایی نگیرد

تا معجر با حجابش به جایی نگیرد

 

او آمد و مایهٔ افتخار همه شد

دسته گل مریمی بهار همه شد

گیرم نبودیم اما سلامش که کردیم

گیرم ندیدیم, ما احترامش که کردیم

ما سر بلندیم از این که گلابش نکردیم

با ازدحام سر کوچه آبش کردیم

او آمد و طرز خواهر شدن را نوشت و…

قربانِ قبل از برادر شدن را نوشت و…

چه خوب شد که مسیرش به مقتل نیفتاد

چه خوب تر بارها از روی تل نیوفتاد

گودالی از کشمکش های لشکر ندید و…

ای وای! بالای سر نیزه ها سر ندید و…

ای وای! از آن خواهری که برادر ندارد

بوسه زند بر گلویش اگر سر ندارد

علی اکبر لطیفیان

 

 

نمایش بیشتر

اشعار مشابه

‫3 دیدگاه ها

  1. میلاد با سعادت حضرت معصومه و آغاز دهه کرامت و پیشاپیش میلاد امام رضا مبارک.

    یا امام رضا

    شاکرم که صاحب فخر و سرمایه شدم

    با تموم بدیهام با تو همسایه شدم

    مهربونی و رئوف ، با وفا و مرام

    حرم قشنگ تو مثل کربلاس برام

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

برای امنیت، از سرویس reCAPTCHA Google حریم خصوصی و شرایط استفاده استفاده کنید.

دکمه بازگشت به بالا