شعر ولادت امام حسن (ع)

حسن جانم

همینکه رزق شب ما دعای حیدر شد
زمان فیض گدا زاده ها مقدر شد
ز شوق تا سحر آنقدر پر زده جبریل
که کوچه های مدینه تماماً از پَر شد

حسن جانم

ابر رحمت می‌نشیند بر سر دوش نسیم
فصل باران است «بسم الله الرحمن الرحیم»

ای حدیث حا و سین و نون تو آغاز حُسن
السلام ای پیش تو تسلیم، دلهای سلیم

مولای من

می‌رسیدی گرم استقبال می شد خانه ات
می‌گشود آغوش، در، خوشحال می شد خانه‌ات

با وجود چهره ی ماه تو در هر ماه نو
خود،ستاد ثبت استهلال می شد خانه‌ات

یا حسن مجتبی(ع)

کبوتریم و پی دانه ی امام حسن
رسیده ایم در خانه ی امام حسن

تمام مردم این شهر، شهرت ما را
شناختند به دیوانه ی امام حسن

یارب

گناه‌کارترین بنده‌ی توام یارب
به‌جان فاطمه شرمنده‌ی توام یارب

ببین به‌پا شده بت‌خانه در دلم، اما
هنوز معتقدم بنده‌ی توام یارب

السلام ای ماه من

جمله ای از نور، روی طاقِ عرش افتاده است
میزبان هم، بهر مهمانان خود آماده است

جان ما آماده ی یک مستی جانانه شد
روزه داران! لحظه ی دیدار صاحبخانه شد

حسن جانم

گرچه در دنیا فراوان می‌شود پیدا کریم
نیست مانند “حسن” اما دراین دنیا کریم

آن‌قدر پیش خدا رفته‌ست بالا رتبه‌اش
تا به عشق او لقب داده‌ست قرآن را “کریم”

جانم حسن(ع)

مژده که باد صبا با گل لبخند آمد
در بهار رمضان عطر خوشایند آمد

مظهر جود و کرم وجه خداوند آمد
نفَس ماه زدیدار رخش بند آمد

یا ایها الکریم

گفتم علی و نقش لبم شد اباحسن
آئینه ای برابرِ شیرِ خدا حسن

زیباترین ستاره ی شب های فاطمه است
زیباترین ترانه ی زهراست یا حسن

جانم حسن(ع)

از حرم قرب خدای حسن
امر شده سجده به پای حسن
زر شدم از خاک عبای حسن
خلقت من بوده برای حسن

بگو یا حسن

اگر بیقراری بگو یا حسن
که آرام گردد دلت با حسن

شب قدر نزدیک و ما سائلان
پناهی نداریم الا حسن

کریم اهل بیت

درّ خلقت که هست ریحانه
روی دستش گرفته دردانه

نوه ارشد رسول آمد
سجده کرده علی به شکرانه

دکمه بازگشت به بالا