شعر ولادت امام حسين (ع)

تو سلطانی

بِزن باران بِزن دارد هوای یار می آید
هوای یار می آید دل و دلدار می آید

بیا فطرس بیاآمد شفای بال و پرهایت
طبیبِ درد بی درمان شَه دربار می آید

شعر ولادت سیدالشهدا (ع)

سال ها دل طلب جام می از ما می کرد
طلب می ز فلان ساقی رسوا می کرد
روز و شب گریه برای رخ لیلا می کرد
آنچه خود داشت ز بیگانه تمنا می کرد

چشم جبریل

 

تا پَرِ سوخته اش را سوی گهواره کشید…

و پر و بال گرفت و به سوی عرش پرید…

و ملائک همه دیدند که ممتاز شده است…

این سرافکندهٔ دیروز سرافراز شده است…

ندامت

احسان قدیمی و اسیریم به دامت
مستیم به نام تو و هستیم به نامت

فطرس به امید تو پر سوخته آورد
تو آمده‌ای باز شود باب کرامت

شعر ولادت امام حسین(ع)

ای علت قداست و تکثیر گریه ها
بالاترین تنزل قدسی ,ای آشنا

خمیازه ایم,,نشئه ی ما هم‌خمار توست
افتاده است پرده خدا هم دچار توست

روز اول

بوی تو آمد توانم داده اند
مرده ای بودم که جانم داده اند

سر به قربان همان ها که مرا
هدیه بر این خاندانم داده اند

محو خدایی

تو را آفریده برای خودش
تو را برده تا ابتدای خودش

تو محو خدایی و او محو تو
شده غرق در جلوه های خودش

خلعت دنیا

اگر چه فاصله ها تا حریم و حائر توست
دل شکسته ما تا ابد مجاور توست
فقط نه قلب جهان بی قرار کرببلاست
بهشت هم همه ی جمعه ها مسافر توست

کربلا

زرق و برق سفره ی شاهانه میخواهم چه کار ؟
اشک چشمم هست آب و دانه میخواهم چه کار ؟
اولین شرط سلوک عاشقی آواره گی ست
از ازل دربه درم کاشانه میخواهم چکار ؟

غلامِ تو اَم

تو ذاتِ جمالی…. تو ذاتاً جمیلی
تو وَحیِ خدا بر لب ِ جـبرئیلی

تو از آسـمان آمدی… آسمانی
تو از نسلِ پاکی تو فصلِ اصیلی

قطره

وحی نازل شده انگار , بر این دفتر من
قلمم کاتب و گفتند که … “حا سین یا نون”
شده تفسیرِ تمامیِ لغاتِ این عشق …
“هوَ لیلا و تماماً همه از دَم مجنون”

گدا

بیا اجازه نده عاشقت عذاب ببیند
چرا همیشه حرم را فقط به خواب ببیند ?!

به خواب دیدم از اینجا نمای گنبدتان را
عجیب نیست اگر تشنه ای سراب ببیند

دکمه بازگشت به بالا