شعر ولادت امام جواد (ع)

شعر ولادت امام جواد الائمه (ع)

نشسته‌ام بنویسم گدا نمی‌خواهی؟
میان خانه‌ی خود بینوا نمی‌خواهی؟
نشسته‌ام بنویسم کریم یعنی تو
کریم‌زاده تو حاجت روا نمی خواهی

شعر ولادت امام جواد الائمه (ع)

نوشت اول شعرش به نام حضرت عشق
و باز میکند امشب زبان به مدحت عشق
کسی که شعر خودش را نگفته میداند
که هست از برکات وجود و رحمت عشق

شعر ولادت امام جواد الائمه (ع)

اگرچه قافیه ی شعر دست و پا گیر است

و باز میکند امشب زبان به مدحت عشق

کسی که شعر خودش را نگفته میداند
که هست از برکات وجود و رحمت عشق

شعر ولادت امام جواد الائمه (ع)

یکباره دلم ریخت زحُسن تو و گرنه
می رفت فنا بی نظرتو به ثمر,نه

هرکس به تو دلداده فقط سود گرفته
دل باخت به عشق تو ولی کرد ضرر?نه!!

شعر ولادت امام جواد (ع)

حاتم از یک تار مویت خلق شد , ابن الرّضا

کل عالم ز آبرویت خلق شد , ابن الرّضا

صد بهشت از عطر و بویت خلق شد ابن الرّضا

ماه ,از اکسیر رویت خلق شد ابن الرّضا

حرز جواد

ای آمد و رفت دل ما سمت تو رایج

ما حاجت محضیم و شما باب حوائج

ما آمده ایم از کرمت بال بگیریم

این قصه ی دل را همه دنبال بگیریم

نام خداوندِ رضا

مینویسم سر خط نام خداوندِ رضا

شعر امروز بپرداز به لبخند رضا

آنکه با آمدنش آمده محشر چه کسی ست؟

از تو در آل نبی با برکت تر چه کسی ست؟

باب ُ الجواد

شعری برای ماه رجب دست و پا کنید

دل را پر از ترنُّم  ِ یا ربَّنا کنید

آئینه وار خوبیُّ و بد را جدا کنید

توشه برای روز مبادا سَوا کنید

با اجازه, گر شود

باده را تاآخرش سر می کشم

آسمانی میشوم پر می کشم

همچو مِی میخواستم یک دل شوم

با اجازه, گرشود, دعبل شوم

نهمین نور

نهمین نوح رسیده است شود سرور شهر

با همین عمر کمش سایه شود بر سر شهر

نهمین نور دمیده است زمین بی تاب است

پسر حضرت ارباب خودش ارباب است

أین الرَّجبیُّون

از عرش ندا آمده أین الرَّجبیُّون

پیغام خدا آمده أین الرَّجبیُّون

شفّافیِّ آئینه ی این سینه خدائیست

مصراع به مصراع من اینبار رضائیست

دلبر بیاوریم

بر آن شدیم باز که دلبر بیاوریم

در آسمان, ستاره ی دیگر بیاوریم

 باید دوباره نخل ولا را ثمر دهیم

یعنی به باغ عشق صنوبر بیاوریم

 

دکمه بازگشت به بالا