شعر ولادت امام صادق (ع)

سگ ریزه خوار عطای توام

سلام ای گل خاتم المرسلین

مصفا شده از تو عرش برین

بهشت خدا جلوه ی روی تو

شب عارفان چله ی موی تو

یا اهل بیت النبوه

گرچه خالیست دست‌های گدا
لنگ مدح شماست پای گدا
رونقی نیست در سرای گدا
مانده جانی ولی برای گدا

شیعیان آمده اند

واژه ها در هیجانند که سجّاده شوند..

پیشِ پاهای تو ای آینه..افتاده شوند..

شاعران آمده اند تا به نوایی برسند..

رخصتی گر بدهی با قلم آماده شوند

هوالخَلق

بگو کیست محمد هوالاحمد و محمود

هوالعبد هوالحمد هوالشاهد و مشهود

هوالنور هوالطور هوالصادر و مصدور

هوالحقّ هوالحیّ هوالشاکر و مشکور

یا محمدُ یا علی

هرکس گرفته غیر تو ماوای دیگر
خیری ندیده از گداییهای دیگر
من روزی ام را از تو بی منت گرفتم
منت فراوان است درهرجای دیگر

یا صادق آل عبا

وقتی که میلادت مُقارِن با پیمبر شد
یعنی که بخت و طالع ات زیبا مقدر شد

خوش آمدی ای گلشنِ زیبا نگارِ ما
دنیا ز نورِ تو و جَدِ تو منوّر شد

یا صادق آل عبا

از قضا ما را خدا از اهل ایمان می نویسد
ما أطیعوالله می دانیم ، قرآن می نویسد

قُل تَعالَو نَدعُ می خوانیم ، ثابت می کند ما
مومنِ عشقیم ، آری آلِ عمران می نویسد

شیخ الائمه

آن صبح رو که مطلع شعرم جبین اوست
موسی به دین اوست و عیسی به دین اوست

هر حلقه حلقه حلقه ی آن گیسوی شبش
آورده است سلسله ای را به مذهبش

امروز نوشتند

امروز نوشتند کبوتر شدنم را
پرواز کنان راهی دلبر شدنم را
چشمان من از شوق مهیای شراب است
مدیون توام لذت ساغر شدنم را

یا محمد

به جلوه ای بشِکن اقتدار کاهن را
بهم بریز از آغاز خود مدائن را
به نام نامی تو ساوه خشک شد دهنش
که دیده است به خال لبت، قرائن را

صادق آل محمد

صدق درگفتارتو کامل نمایان می‌شود
اهل بدعت ازکلام تو هراسان می‌شود

مکتبی تأسیس کردی بر مدار مصطفی
دین احمد جان گرفته مثل باران می شود

مکتب تو

دلم به غیر شما با کسی موافق نیست
گلی به عطر خوش پیچک و شقایق نیست

به دست آتش دوزخ همیشه در بند است
به نام نامی تو هرکسی که عاشق نیست

دکمه بازگشت به بالا