شعر ولادت حضرت معصومه (س)

میلاد کوثر است

روز تولدت به غلط روز دختر است
در اصل روز آمدنت روز خواهر است

شادند از حضور تو اهل جهان ولی
خوشحالی امام رضا جور دیگر است

غریب هستی

رکاب کشور ما راتویی نگین بانو
نوشته اند تورا کوثر زمین بانو

سایل صبح حریمت همیشه بهجت بود
تویی خدیجهٔ امروزِ مومنین بانو

دختر باب الحوائج

رحمت بی وقفه ای ایجاد شد
آمد و عرش خدا آباد شد
خانه ی موسی بن جعفر شاد شد
غصه و غم از دلم آزاد شد

کریمه اهل بیت

عالم حریم حرمت آل پیمبر است
کلِّ فلک همان فدک آل کوثر است

چیزی ندارد این دو جهان غیر فاطمه
دنیا چو گوی, در کفِ دستان حیدر است

بضعةُ المُـصطفی

بیاریـد بالا دو دست دعا را
بخوانید یک بار دیگر خُدا را

به نصّ کلام الهی , به قرآن
تسلّی دهد ذکر او قلب ما را

شفاعت در بهشت

در حرم نه,زائرت دارد اقامت در بهشت
قیمتی تر می شود با تو عبادت در بهشت

روز محشر نه,به تأیید زیارت نامه ات
می کنی از زائران خود شفاعت در بهشت

ذره پرور سلطان

 

 

 

با اشک شوق جاری از چشم تر سلطان

دارد خبرها میرسد از محضر سلطان

در جمع خوبانش دوباره دعوتم کرده

با مهربانی چشم ذره پرور سلطان 

قطره عاشق شد

آنچنان کز سوره ها بر دل فقط کوثر نشست
بین صحنت جای خواهر بر لبم مادر نشست
انقدر سائل که در این صحن پشت در نشست
بیشتر از آن یتیم امد و بالا سر نشست

آیات اعطیناکَ

امشب که از شبهای دیگر بیشتر مستم
از مغــرب خورشید تا وقت سحر مستم
سر تا قدم شوراَستم و پا تابه سر مستم
از اوّل ذی القعده یک جور دگر مستم

قبله‌ی دل

از آسمان که آمده بودی, لبخند می‌زدی به «رضا»یت
اشکی نشست گوشه‌ی چشمش, تا «فاطمه» زدند صدایت

رنج سفر برای تو آسان, شب از قبیله‌ی تو هراسان
شد قبله‌ی دل تو خراسان, ای عطر دوست, قبله‌نمایت!

لطف بی بی

قبله ی هفتم ما قبله ی هشتم دارد
تا خراسان رضا آینه در قم دارد

توبه شد عاقبت گریه ی هر زائر مست
بر زمین ریخته هر باده که در خم دارد

سلام خواهر خورشید

صدا صدای تپش های قلب باران است
و یا که زمزمه ی قاریان قرآن است
ستاره ها همه جمع اند , دور منزلِ نور
به پشت خانه ی خورشید , راه بندان است

دکمه بازگشت به بالا