از شب میلاد تو اینگونه حاصل می شود
ماه روز اول ذی القعده کامل می شود
بارها سر در میارد از شب میلاد تو
تا که جبرائیل ازخورشید غافل می شود
از شب میلاد تو اینگونه حاصل می شود
ماه روز اول ذی القعده کامل می شود
بارها سر در میارد از شب میلاد تو
تا که جبرائیل ازخورشید غافل می شود
دلم سه شنبه شبی باز راهی قم شد
کنار درب حرم, بین زائران گم شد
نگاه چشم ترم تا به گنبدت افتاد
باره شیفته ی رنگ زرد گندم شد
سائل لطف نوشتند بنی آدم را
سر ِ این سفره نشاندند همه عالم را
صبح فردا عجبی نیست اگر بنشانند
یک طرف آسیه و یک طرفت مریم را
لحظه ها لحظه های رویایی
چشمها چشمه های دریایی
ابرهای بهار میبارد
قلب های پُر خروش و شیدایی
اینجا حریم عاطفه ها گم نمی شود
هرگز به حب و بغض تفاهم نمی شود
اینجا حریم دوستیِ آل احمداست
حبّ علی بدون تنعّم نمی شود
صاعقه آسا به خدا می رسیم
به شرح کوثر و کساء می رسیم
همدم خورشید نفس می زنیم
با تو به مشهدالرّضا می رسیم
دست مرا گرفت وبه دست قلم گذاشت
حسی که باز پای مرا درحرم گذاشت
حسی که اشکوار به چشمم قدم گذاشت
تا ((اشفعی لنا))به لبم دم به دم گذاشت
هوای دیدن خورشید درسرم افتاد
که ناگهان به دلم جذبه ی حرم افتاد
کسی میان دلم ((اشفعی لنا ))میخواند
کسی که خاک ترین بودو از طلا میخواند
از حُسنِ نبی,در دو جهان,محشری آمد
آغاز گرِ فوت و فنِ دلبری آمد
ماهِ رمضان,عطر امامِ حسن آورد
با آمدنش,رایحه ی قمصری آمد
نوکر حلقه به گوشیم و اسیر حسنیم
گره کور نداریم فقیر حسنیم
نسل در نسل همه خاک مسیر حسنیم
کشته و مرده فرزند صغیر حسنیم
شکسته قبح غزل را شکوه مدحت تو
قیام آینه خم شد به پای حرمت تو
نمای آینه ها انکسار می طلبد
به شوق نشر تو و انتشار کثرت تو
کریم اهل مدینه کریم آل عشق
تو یک نگه بکن آقا به این نهال عشق
دلم فقط به تو دل بسته هرچه بادا باد
مرا رها بکن آقا ز قیل و قال عشق