شعر ولادت اهل بيت (ع)

عزیزم حسین

دو چشمت انگبین‌جوشان و لب‌هایت فرات‌آور
چراغت راه‌گستر ، کشتی نوحت نجات‌آور

قلم باید شوند اشجار در ثبت دمی از تو
برای لیقه‌ی کتّاب ، دریاها دوات‌آور

یا سیٌدَ الغریب

ناقابلی‌ست سر که سرِ دار می‌بریم
سر داده‌ایم و از همه دلدادگان سریم

«تقدیمِ جان» و «دادن خون» و «نثار سر» …
ما ناز یار را به همین شیوه می‌خریم

مقروض اربابم

هرکسی دنبال دنیا رفت عزت را ندید
هرکسی با عشق بد تا کرد جنت را ندید

ساقه های عرش شاهدهای این حرف من اند
چشم هرکس خورد بر نور تو ظلمت را ندید

شعر ولادت حضرت امام حسین(ع)

پنج تن با گل روی تو تماشایی شد
عرش از یمن قدوم تو گل آرایی شد

همه یکجور به فکرند که دورت باشند
سر جُنباندن گهواره چه دعوایی شد

برای آن که بیابیم

برایآن که بیابیم ما خدایت را

گرفتهایم نشانی ردّ پایت را 

برایآن که به سمت خدایشان ببری

گرفتهاند ملائک, نخ عبایت را 

رحمت ارباب

هرکس سخن ز رحمت ارباب می کند

تصویری از صفات خدا قاب می کند

کلب سرای او گشتن چیز دیگریست

لطفش وجود سگ را کمیاب می کند

کعبه اعجاز علی را جار زد

میخورد هرسال این دیوار از شوقش تَرک
کعبه اعجاز علی را جار زد بر اهل شک

سالهای سال کعبه انتظارش میکشید
خاک پایش را کند سرمه به موژه تک به تک

آمد از دلِ کعبه..امامِ بت شکن

اتفاقی رو به راهم کرده در ماهِ رجب..
فارغ از اندوه و آهم کرده در ماهِ رجب
اندکی مانده که ماهِ آسمان کامل شود
ماهِ کعبه مثلِ ماهم کرده در ماهِ رجب..

امیر دل

سری درآسمانِ هفت وپایی درزمین دارد
علی دست نوازش بر سر دنیا و دین دارد

هزار و چند سالِ نوح، یا ملک سلیمانی
امیر دل نیازی نه به آن و نه به این دارد

آقای نجف

نه تنها از ولای او صیانت می کند قرآن
که بدخواهان حیدر را ملامت می کند قرآن

از آن قاری قرآنی که گشته منکر حیدر
قیامت نزد پیغمبر شکایت می کند قرآن

خاک پای مرتضا هستم

دل نمی ماند به روی دست، بادلدارها
خاصه وقتی که باشد روی لب، اصرارها

باز تحویلم گرفتند و نوشتند عاشقم
باز در آغوش یارم، تازه شد دیدارها

یا علی

دوباره مطلع این شعر یا علی دارد
ردیف و قافیه ها کار با علی دارد
هزارها گره وا می شود ز کارش زود
هر آنکسی که به لب ذکر یا علی دارد

دکمه بازگشت به بالا