شعر ولادت اميرالمومنين (ع)

يا مولا

السلام عليك يا مولا
السلام عليك يا حيدر
روي لبهاي ما خدا را شكر
نقش بسته ست كُّلنا قنبر

شب عيد است و باز پيش توام
شب عيد است و باز خوشحالم
راه ما راه توست يا مولا
رو به راه است با تو احوالم

راه غم بر دلم شود بسته
تا علي هست در دلم غم نيست
بدترين شيعه هم اگر باشم
شأن شيعه ز إوليا كم نيست

همچو زهرا پيِ علي باشيم
شيعه يعني كه حرفْ حرف عليست
اين جهان ملكِ شخصيه زهراست
مالك و ملك هر دو صرف عليست!

اشتياقِ حرم به جان افتاد
كه دلم شد غريقِ شور و شعف
چه شود باز رو به ايوانت
بزنم زار اي امير نجف

نوكرم نوكره سراي علي
نوكري نيست كم ز سلطاني
گر علي نيست معني توحيد
كيست آن نقطه هاي قرآني؟

نقطه ي تحت باِ بسم الله
با تو تكميل گشته ايمانم
ثقليني خودت حبيبِ رسول
تو شدي اهل بيت و قرآنم

أنبيا مستِ خطبه هاي تو و
إوليا محوْ در حكاياتند
بين نهج البلاغه ات گشتم
تو سخن هات هم كراماتند!

باز هم ميان عقل و دلم
شورشي شد ميان بد مستي
عقل با اهتمام ميجنگد
كه نگويم شما خدا هستي!

شده ممسوسِ ذاتِ حق وصفت
ذات تو ذاتِ حق بود مولا
تو خدا نيستي ولي هستي
بهترين بنده ي خدا آقا

تو نبودي نبود فاصله ايي
بين حق و حقيقت و باطل
كافران هم براي تو هستند
احتراماتِ ويژه ايي قائل

كرده ايي جدا تو خوب از بد
بي تو هستند إوليا ابتر
حُب تو كرده خَلق را تقسيم
به دو دسته به مؤمن و كافر

 مرتضي حضرتي

نمایش بیشتر

اشعار مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

برای امنیت، از سرویس reCAPTCHA Google حریم خصوصی و شرایط استفاده استفاده کنید.

دکمه بازگشت به بالا