اشعار ویژه (پیشنهادی)

شعر ولادت حضرت امام محمد باقر (ع)

دل ها به هم لب ها به هم سرها به هم خوردند
خیل ملک از قسمت پرها به هم خوردند

بر دیدن ماهی که نور فاطمه دارد
در کهکشان انگار اخترها به هم خوردند

شعر میلاد حضرت امام محمد باقر (ع)

مطلع بیتهای ماه رجب

مظهر شکوه و علم و ادب

با تو ظلمت فرار می کند و

می شود مثل روز,حال شب

شعر مدح و روضه حضرت ام کلثوم (س)

قطره به قطره راهی دریا شدن کم نیست
نوکر شدن , سلمان شدن , منّا شدن کم نیست
اصلا گدایی همین بانو بزرگم کرد
با دست خالی اینقدر آقا شدن کم نیست

شعر وفات حضرت ام کلثوم (س)

عاشقان را غم سر نیست که سر ناچیزست
داغ این رنگ به سیمای جگر ناچیزست

تیر این راه بر آیینه نشستن دارد
سینه تا هست و دلی هست سپر ناچیزست

شعر حضرت ام کلثوم (س)

از این که دخترشیر است وخواهر شیر است
بدیهی است بیانش شبیه شمشیر است

برای شیرزن عصر خود شدن کافی ست
همین که خون علی در رگش سرازیر است

شعر مدح و مرثیه امام باقر (ع)

آمدم در پناه چشمانت
زایر هفت اسمان باشم
باقر علمِ ال پیغمبر
امدم در کلاستان باشم

شعر روضه حضرت ام کلثوم (س)

دوسالش بوده وقتی شعله با آن در, درافتاده

دوسالش بوده وقتی مادرش پشت در افتاده

دوسالش بوده امّا خوب حس کرده ست دردی را

که از سنگینی اش مادر میان بستر افتاده

شعر روضه ترکی

زبانحال حضرت رباب باحضرت ششماهه

آناوین جانی سولان رنگیوه قرباندی علی
کربلاده سو بهاسی بولورم جاندی علی

ره تسلیم و رضادن بوگجه چیخما بالا
سینمه باخما یانان قلبیمی چوخ سیخما بالا

شعر مدح امام حسن (ع)

بخشش و جود و کرم در انحصار مجتبی ست
گردش مهر و ملک دور مدار مجتبی ست

خانه اش مهمان سرای مردم بیچاره بود
نان گرم و روی خوش اینها شعار مجتبی ست

شعر ولادت امام باقر (ع)

گوهر از بطن دریا تا هویدا می شود امشب
جمال ایزد منان تجلا می شود امشب

ملک در باغ رضوان است دست افشان, که از ره کِی
گل زهرای مرضیه شکوفا می شود امشب

شعر روضه حضرت ام کلثوم (س)

هر آنکه آمده را رهگذر تصور کن
چهل نفر همه را شعله ور تصور کن

ببند چشم و ببین چکمه ای بلند شده
و بعد فاطمه را پشت در تصور کن

شعر_مناجات

بچه گی کرده ام, پشیمانم
من ندانسته شیطنت کردم
بغلم کن دوباره مثل قدیم
رو نگردان زمن, غلط کردم

دکمه بازگشت به بالا