چندتایی زدند با پا در
تا که افتاد روی زهرا, در
گیرم از دست سنگ ها نشکست !!
چه کند بار شیشه اش با , در
همه کج رفته اند …حتی میخ
همه لج کرده اند …حتی در
کم نیاورده است , اما شال …
کم نیاورده است , اما در…
سرش از ازدحام ناچارا…
یا به دیوار میخورد یا در
می کشیدند از توی کوچه
فاطمه را یکی یکی تا در
دختری داد میزند : بابا
دختری داد میزند : مادر
علی اکبر لطیفیان
سلام دست گلت درد نکنه استفاده کردیم
دعوت میکنم شما هم یه سر به ما بزنید
http://www.ostade-rabbani.blogfa.com