شعر شهادت حضرت زهرا (س)

بغض گلو

نخواستند که باشی در آخر این راه

چقدر بود زمان خوشیمان کوتاه

نبود دست خودم دست من به بازو خورد

و دید موقع غسل تو لکه خون سیاه

گرفت بغض گلوی مرا و داد زدم

خدا,خدا,خدا,خدا,خدا,خدایا,آه

تمام عشق,عزیزم,خدا نگهدارت

به عزت وشرف لا اله الا الله

مجتبی فلاح نیا

 

نمایش بیشتر

اشعار مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا