شعر شهادت حضرت رقيه (س)شعر محرم و صفر
به دخترت زده ای سر فدای سرزدنت
به دخترت زده ای سر فدای سرزدنت
فدای آتش داغی که بر جگر زدنت
چه قدر داد کشیدم دگر نخوان قرآن
ولی تو خواندی و با سنگ ای پدر زدنت
به هیچ جای سرتوکه جای سالم نیست
ز بس که هر سربازار و هر گذر زدنت
خودت بگو سرنیزه چه برسرت آمد؟
به روی نیزه که بودی چرا مگر زدنت؟
میان مجلس و در پیش روی عمه و من
برای کشتن ما بوده بیشتر زدنت
محمدحسن بیات لو