حرام نیست
آن دل که پر ز لقمه نان حرام نیست
در سر کشی نفس یقین بی لجام نیست
شب زنده دار زنده به عشق و محبت است
خواب خوش زمانه وگر نه حرام نیست
نان حلال مایه فیض سحر شود
کی گفته ارتباط در و اشک و طعام نیست
در محفلی که درک حضورش میسر است
این شان خاص ممکن درک عوام نیست
ای دل بیا و چاره نما ظرف کوچکت
این فیض دائم است, تو حالت مدام نیست
بدبخت آن که دل به مقامات بسته است
خوش بخت آن دلی که اسیر مقام نیست
افطار می دهند و یتیمان گرسنه اند
اهل سحر به جان علی بی مرام نیست
آن دل که جا به کوی ولایت گرفته است
با منکران رهبر خود هم کلام نیست
با این همه جهالت و درماندگیم شکر
دارم خدای خوبی و کارم تمام نیست
ای منتقم به خاطر حیدر ز ما گذر
در عفو لذتی است که در انتقام نیست
فرمان بده به آتش دوزخ فرو نشین
این شیعه علی بود و بی امام نیست
ای دل علی بگو, سفر کربلا طلب
جز بوی سیب وقت سحر در مشام نیست </fon t>
سید محمد میر هاشمی