شعر مناجات با خدا

خدایا رو سیاهم

الهی بنده ای گم کرده راهم

بده راهم که سر تا پا گناهم

الهی بی پناهان را پناهی

پناهم ده پناهم ده پناهم

تو از سوز دل زارم گواهی

که من از رحمت عامت گواهم

الهی هر جه هستم هر که هستم

تویی بخشنده ومن عذر خواهم

زبار معصیت خم گشته پشتم

ترحم کن تو بر حال تباهم

به اب رحمتت کن رو سپیدم

که من از فرط عصیان رو سیاهم

اگر عمری خطا کردم الهی

کنون پی بر ده ام بر اشتباهم

پشیمانم ز اعمال بد خویش

نجاتم ده که من در قعر چاهم

شده روزم سیه تر از شب تار

به غفلت رفته از کف سال و ماهم

کسی غیر توام فریاد رس نیست

به فریادم برس چون بی پناهم

نخواهد کرد کس بر من نگاهی

تو از راه عطو فت کن نگاهم

دعایم را اجابت کن خدایا

که عالم تیره شد از دود اهم

حمید کریمی

نمایش بیشتر

اشعار مشابه

یک دیدگاه

  1. چرا از صابر خراسانی شعری نداری البته این شعر ها هم خوبه روضه ای


    سلام و عرض ادب

    ان شا الله از آقاي خراساني هم اشعاري درج ميكنيم .

    با تشكر از شما .
    يا علي مدد

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

برای امنیت، از سرویس reCAPTCHA Google حریم خصوصی و شرایط استفاده استفاده کنید.

دکمه بازگشت به بالا