خدا کند که مرا فاطمی حساب کنی
به نوکری شده یک بار انتخاب کنی
شبیه قنبر مولا که نه ولی از لطف
مرا غبار قدوم ابوتراب کنی
هنوز غوره ام و مانده تا شوم انگور
تو می توانی این غوره را شراب کنی
همیشه فاطمه گفتن بهانه ی خوبی است
که در درون من خسته انقلاب کنی
خدا کند که به یمن رفاقت پسرت
مرا میان رفیقان پسر خطاب کنی
پسر خطاب کنی تا پسر فدات شود
به عشق خود پسرت را به خون خضاب کنی
خدا به دست تو داده است محشرش را کاش
زیاد و کم , عملم را خودت حساب کنی
مدینه ات وطن بچه شیعه های شماست
نخواه با غم غربت مرا عذاب کنی
محسن ناصحی