شعر شهادت حضرت علی اصغر (ع)
خواب دیدم قد کشیدی خوش قد و بالا شدی
خواب دیدم قد کشیدی خوش قد و بالا شدی
رفتی و آخر نشد که شاخ شمشادت کنم
آنقدر مادر برایت آرزو ها داشتم…
حرمله نگذاشت آخر تا که دادمادت کنم
این زبان بسته بگو آخر مگر جرمش چه بود؟!
حرمله این کودک بی شیر تقصیرش چه بود؟!
کودک شش ماه ام با هیچ کس جنگی نداشت
نامسلمان کربلا این بچه تاثیرش چه بود؟؟؟
این طرف دست منو لالایی شبهای من
آن طرف هم قهقه و خنده های حرمله
من اگر لالا بگویم مسخره ام میکنند…
دست و پا گم میکنم من از صدای حرمله
بچه میبینم به یاد تو میفتم ای علی
جای تو خالیست در کنج این آغوش من
بعد تو یک شب نخوابیدم همه کابوس بود
تیر بود و حرمله و کودک خاموش من
حامد جولازاده